سکوت در مکالمه تلفنی
یعنی تردید یا مزاحمت ، یا شرم
هر سکوتی سرشار از ناگفته ها نیست
بعضی وقت ها سرشار از خجالتِ گفته هاست
موسیقی
یعنی سکوت بعلاوه سکوت های شکسته شده ی موزون
سکوتِ آرام کتابخانه
یعنی رعد و غرش نهفته ی تمامِ حرف های فشرده ی عالم
در پیش از این
سکوتِ شاهد یعنی شهادتِ دروغ
موقع خواب و استراحت و تعطیلی وجدان
سکوتِ محکوم بی گناه
یعنی بغض ، آه ، گریه درون
سکوتِ مظلوم
یعنی نفرینی مطلق و ابدی
بعضی سکوت را به رشوه ای کلان می خرند
و با سودی سرشار به اسم حق السکوت ، می فروشانند
سکوتِ عاشق در جفای معشوق
یعنی پاس حرمتِ عشق
سکوت در خود گریه دارد
ولی گریه با خود سکوتی ندارد
بعضی با سکوت آنقدر دشمنند
که حتی در خواب هم آنرا با پریشان گوئی می شکنند
سکوتِ در بیمارستان
بهترین هدیه ی عیادت کنندگان است
آدم بسیاری حرف ها را که می شنود
آرزو می کند کاش بشر گنگ و ساکت بود
آنان که حرمت سکوت را پاس می دارند
بیش از حرّافانِ حرفه ای به بشر امیدواری می دهند
وقتی خدا بخواهد فساد کسی را برملا کند
نعمتِ سکوت را از او سلب می کند