یکی از فانتزیام اینه که :یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم :آره. آره حواستون باشه (زنده می خوامش........ )
ادامه متن ها در ادامه مطلب
یکی از فانتزیام اینه که :یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم :آره. آره حواستون باشه (زنده می خوامش........ )
ادامه متن ها در ادامه مطلب
یکی ازفانتزیام اینه که یکی دوسم داشته باشه ومن هیچ وقت نفهمم
ای فازمیده...
ادامه متن ها در ادامه طلب
یکی از فانتزیام اینه که توی زمستون با مخاطب خاصم ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺰﺍﺭم و ﻟﭙﺎﺵ ﯾﺦ ﺑﺰﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﮐﺶ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭﺩﺵ ﺑﮕﯿﺮﻩ...
ﻋﺎﯼ ﺣﺎﻝ میده، ﻋﺎﯼ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ!
ادامه متن ها در ادامه مطلب
یکی از فانتزیام اینه که خواهرم اسمش سحر باشه،
توی ماه رمضون صداش کنیم :
سحر، سحره تا سحره پاشو سحری بخور سحر!
ادامه متنها در ادامه مطلب
یکی از فانتزیام اینکه کنترل تلویزیون خونمون رو بردارم
برم دم این مغازه های صوتی تصویری ،
این تلویزیون هایی که گذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم!!
یکی از فانتزیام اینکه یه روز راننده ماشین پلیس بشم
بلندگو بگیرم دستم بگم:
راننده پژو حرکت کن!
مگان! سرتو بنداز پایین ! مگه خودت خواهر و مادر نداری؟!
ماکسیمای مشکی شیطون داری چیکار میکنی اون گوشه وایستادی؟!
206 صندوق دار؟ اهنگت خیلی قدیمیه عوضش کن...
بنز مشکی...
بنزززززززز
پسته میخوریو فخر میفروشی
بزن بغل کصافط