اس ام اس عاشقانه

شاهرگم قید توست، بزنم میمیرم...

میگن عاشقا بارونو دوس دارن ولی من یه چیزی رو هیچ وقت بهت نگفتم
چه بارون بباره چه بارون نباره
با هر اتفاقی یاد تو میافتم

اگه دیدی ادمی با تنهاییش حال میکنه بدون راز قشنگی داره اگه تونستی حریم این تنهایی روبشکنی،،،، بدون تو از رازش قشنگتری...

تو میتوانی نیایی...! ولی من نمیتوانم منتظرت نباشم

اگه میتونستم توی دنیا یه چیز دیگه باشم
میخواستم اشک تو باشم که درون چشمت متولد شوم،
روی گونه ات زندگی کنم
و بر روی لبت بمیرم...

ای باد سحربه عزیزم سلامم برسان "
 درخلوت وصل او پیامم برسان "

برصبح وصال وشام زلفش بگذر" 
یعنی که دعای صبح و شامم برسان

سردرگمی هایم را به پای بیخالی یا عاشقی ام نذار
دیگر نمیدانم چگونه بگویم دوستت دارم
که نگویی این حرفا تکراریست

در آغوشم آرام بگیر، ولی قسم به تو که من دیگر تنها با سیگارم به آرامش میرسم...

مداد را برداشتی
طرح مرا نه آنگونه که هستم
همانگونه که می خواستی کشیدی
تمام بهانه رفتنت این است که عوض شده ام
مداد را برمی دارم
طرح تو را همانگونه که هستی می کشم
می توانی بروی

زن که باشی عاشق شوی "چشم سفید" خطابت میکنند راست می گویند..
چشمانم سفید شد به جاده هایی که.. "تو"
مسافر هیچکدام نبودی...

ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه تو
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

مهدی اخوان ثالث :هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟!!
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمی خواهی.
من گمانم زندگی باید همین باشد....

من که نفست بودم... با کی هوایی شدی پس؟؟؟

رفتی حالا به کی بگم خیلی دلم تنگه برات میخوام یه روز ببینمت دست بکشم لای موهات دوست داشتم با لب خندون بمونی کنار من نه این که با عشقت رد بشی از جلوی چشمای من

تو را بجای همه کسانی که نشناخته ام دوست میدارم
تو را بخاطر عطر نان گرم
برای برفی که اب میشود دوست میدارم
تو را برای دوست داشتن دوس میدارم
تو را بجای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست میدارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت

بیا ببین که بی تو رسیده ام ته خط!
عشق من چه میشود مثل معلم ابتداییم بیایی و بگویی
چرا ایستاده ای؟ نقطه سر خط....!!!

امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که بیایی به سراغم نفسی نیست...

آنقدر " تعویض " نکنید!!!
به خدا گاهی می توان
رابطه ها را" تعمیر " کرد!
حتی
با یک لبخند عاشقانه

غُصّه دار که ببینمت نَفَس هَم
به کامَم تلخ می شود

به خدا گفته ام زحمت نکشد
نه نیازی به زلزله هست
نه نیازی به سونامی
همین که تو هستی
همین که تو می خندی
بلاهای بزرگی اند
که جهانم را
با خاک یکی کرده اند

من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو،
به دو چیز اعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو. من در این دنیا
دو چیز میخواهم یکی تو و دیگری خوشبختی تو....

یعقوب یادم داده است، دلبرت وقتی کنارت نیست
کوری بهتر است از دیدن

می‌رود از فراقِ تو...
خونِ دل از،
دو دیده‌ام.
طاهره قره‌العین

میخواهی قضاوتم کنی...............................
کفشهایم را بپوش.....
راهی که رفته ام را طی کن......
سالهایم را سپری کن......
انوقت قضاوت کن

باران بارید وهمه چیز تازه شد....
حتی داغ نبودن" تو".....

من انقدردیوانه ام که وقتی مرا دور میزنی باز نگران توام که سرت گیج نرود

به افتخار اونی که
وقتی‌نگاهش به غریبه دلربا افتاد
سرشو انداخت پایین و گفت:
مرا عهدیست با جانان.

همه جا هستی...
در نوشته هایم، در خیالم، در دنیایم
تنها جایی که باید باشی و ندارمت....
کنارم است.....