بد ترین لحظه اینکه بعد ۳ ساعت خودتو برسونی دسشویی زیپ شلوار گیر کنه باز نشه...
شما که یادتون نمیاد، خانواده که میرفتن بیرون، میرفتیم پای ماهواره، بعد شروع به رمز گشایی می کردیم:
شماره شناسنامه بابا؟ مامان؟ تاریخ تولدشون؟
شماره شناسنامه من؟ نه منو که آدم حساب نمیکنه
ینی اِف بی آی هم مثه ما موفق به همچین تجربه رمز گشایی نشده بود
یه دوس دخترم ندارم, واسم شارژ بگیره. بعدش منم خیلی با عصبانیت بگم：یعنی من انقدر برات بی ارزشم؟؟؟ بعدش دوباره برام شارژ بگیره.... ای خدا خودت جورش کن
اتاق است دیگر...
دم عید حال می کند نامرتب تر هم بشود...
اگه دختر همسایه آدم زرنگی بود، با ظرف یه بار مصرف نذری نمیاورد
با ظرف چینی واسمون نذری میاورد
که من تا برگردوندن ظرفش وقت فکر کردن داشته باشم
یادش بخیر زمونه ما تبلت و آیپد و لب تاپ و این چیزا نبود که تنها دلخوشیمون تف زدن به پفک ها و درست کردن الاغ باهاش بود!
گودزیلاهم گودزیلاهای قدیم
بعضی برنامه های تلویزیون, فقط دو کیلو سبزی خورشت لازم داره که کارشناس های برنامه, همزمان با غیبت کردن, پاک کنند. واللا... اصن یه وضی
بابام داشت با عصبانیت نصیحتم میکرد منم داشتم چای میخوردم
یه دفعه گفت تو چیکاره ای؟ منم با جدیت تمام چاییو نشونش دادم گفتم من یه کاپیتان هستم
هیچی دیگه ۴ روزه به لطف مادرم تو راهرو میخوابم
ته دیگ است دیگر...
گاهی جوری میچسبد به ته قابلمه که یک خانواده را ماتم زده میکند!:)) :|
پشت یه کامیون نوشته بود:
التماس نکن!... احتیاط کن!
بعضی از این شارژایی که میخرم ینی اینقدر رمزش ساده است که
ناخودآگاه حسرت میخورم که چرا قبلا امتحانش نکردم!!
چیپسی خواهم خرید
*
*
*
*
*
*
بالنی خواهم ساخت...
(سهراب سپهری در حالی که یک چیپس در دست دارد)
مادر شوهر خواهرمو که خیلی هم پیره سر راه دیدم و سلام احوالپرسی کردم میگه ببخشید من شما رو میشناسم؟ میگم په نه په با نگاه اول عاشق چشات شدم؛ شماره میدی؟ ملت رو دیدی تورو خودا
خانوما کلا به دو دسته تقسیم میشن:
یا شوهر کردن
یا قصد ادامه تحصیل دارن:))
یه بیماری هس... اسم نداره...
ولی از علائمش نگه داشتن ظرف های خالیه عطر و اسپریه!
رفتم داروخانه گفتم قرص پشه دارین؟
گفت :واسه کشتنش؟
گفتم :پ ن پ واسه سردردش می خوام.
مراحل فهمیدن قد خانمها:
۱. قدت چند سانته؟
۲. با کفش یا بی کفش؟!
۳. حدس زدن یه قد تقریبی، با دامنه ی ۱۰، ۲۰± سانت!
نمی دونم چه حکمتیه که هم بیکارم، هم وقت نمی کنم یه هیچ کاری برسم
نبار باران....
نبار لعنتی...
موهام فر میشهههه
چیه؟؟؟
حتما باید عشقی باشه؟؟؟
برید از خدا بترسید ما از اون خانواده هاش نیستیم!!!
اقارفته بودیم یه مراسمی مجریه بچه هارودعوت کردبراشون مسابقه بزاره ازیکی ازبچه هاپرسید دخترم جمع مورچه چی میشه دختره یه نگاه متفکرانه بهش انداخت وگفت موریانه من داشتم صندلیمومیجویدم مجریه هم زمین وبادهن شخم زد....
اون چه حشره ایه که سبزه و سنگ می‌خوره؟
حشرۀ سبزِ سنگ خوار! :))
دوستان عزیز لطفا در سایت منت کشیه دوس پسر و دوس دخترتونو ارسال نکنی. اه اه حالم بهم خورد
والا طرف اصا ۱۰۰۰ وضعی
یه تی شرت خریدم رفتم این چاپ فلکسی ها دادم روش بنویسن «از من نپرسید کِی درسم تموم می شه»
تو مهمونی های خانوادگی می پوشم اعصابم خیلی آروم شده!
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻃﻮﺭﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﻇﻬﺮﻩ
ﻫﺎ!!!! ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺗﻘﺼﯿﺮﻩ ﻣﻨﻪ ﻇﻬﺮﻩ! ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﻣﺜﻼ ﺍﻻﻥ
ﺷﺐ
ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﻇﻬﺮ
دخترای عزیز...
جوری بریدفیس بوک که اگه یه وقت ازدواج کردید؛
مجبور نشید اکانتتونو بسوزونید خاکسترشم بریزید تو اقیانوس اطلس..!
دوست دارم اما نه به اندازه ی برف چون زود آب میشه دوست دارم اما نه به اندازه ی گل چون یه روز پژمرده میشه. دوست دارم به اندازه ی روت چون هیچ وقت کم نمیشه.! *
لامصب با این نرخ سکه دیگه دختر مذهبی هم نمیشه گرفت۱۴ تا سکه هم حساب میکنی خیلی زیاده باید یکی رو پیدا کنم به ۵ تن راضی باشه...!!!!!
تخم مرغ دانه ای ۴۰۰ تومان!!!
نیمرو را به خاطر بسپار!
دانشجو مُردنیست!
۳کیلو گلیپس + ۲ کیلو آرایش +۲متر پاشنه ی کفش= دختر
دختره اگه تو ملع عام ظاهر بشه بدون تردید تو طرح آزمایشی به جای میمون می فرستنش فضا اون وخت تو فیس بوکش استاتوس زده:
دنبالم نگرد من پری توی قصه هام!!!!
ای لنگه کفش گم شده سیندرلای خدا بیامرز تو حلقت.
متن طنز