loading...
6I6E.IR | کد آهنگ وبلاگ | دانلود آهنگ جدید | عکس عاشقانه | اس ام اس جدید | متن عاشقانه
مدیریت بازدید : 74 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

 

اعتراف می کنم
تا همین هفته ی پیش فکر می کردم، نوستالژی یه سبک ادبی - هنریه!!!

 

عاقا اعتراف میکنم با اینکه حالا برای خودم خرس گنده ایم ولی هنوزم وقتی می خوام لواشک بخورم اول لوله ش میکنم بعد میخورم اصن اینجوری فقط بهم مزه میده.
اصن یه وض خوشمزه و لواشکی!!

 

خداییش می خواستم یه جک باحال براتون بگم ولی انقدرررررررررر منتظر موندم تا صفحه لود شه یادم رفت

 

اعتراف میکنم یه بار اتو کشیدن موهام یه ساعت طول کشید بعد از کلی ذوق و شوق دیدم اتو مو خاموش بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

مورد داشتیم دوست دهه هشتادی (!) تو پرفایلش نوشته :«i'm a Monster».
من دیگه سکوت میکنم. °×°

 

کیا دلشون از اون آلسکاهای زمان بچگی که قالبای عروسکی داشت میخواد؟ کیا لذت خوردنشون تاحالاچشیدن؟

 

قدیما که میخواستم دستشویی برم اونم کنج حیاط همیشه فکر میکردم یه پیرزن مو قرمز روی دیوار نشسته منو بگیره.. البته
الانشم همچین توهمات خوفناکی دارم... نه جون من راستشو بگید اسکیزوفرنی دارم؟ من طاقت شنیدنشو دارمااااا
تازه ناخونامم تا مچ خوردم... خخخخخخ

 

یه بارم مخاطب خاصم بهم گفت اصن من عاجقه این بلاهت نهان پشت نگاهتم.
الان به نظرتون بهم توهین شده؟ اصن این من ®_®
این بلاهتp;
اینم پشت نگاهم•~•

 

تا حالا موش تو شلوارتون بالا رفته!!!!؟؟
اعتراف میکنم یه موش اومده بود داخل خونمون من دلیرانه گفتم من می گیرمش
دنبالش کردم یه گوشه گیرش آوردم... تا خودمو انداختم بگیرمش ناگهان..
از پاچه شلوارم رفت...!!! منو میگی
اصن یه وضعی!!!!

 

دادشم ۳ سالشه به من میگه برو واسم لپتابو بیار میگم نه میگه تو که قوی ای هملو میدنی برو بیار دیگه
هیچی دیگه منو خر به توان ۲ کرد بچه سه ساله رفتم آوردم

 

اعتراف می کنم یکی از تفریحات سالمم اینه که توی خیابون بادکنک بچه های کوچیکو بترکونم بشینه زار زار گریه کنه و قبل از اینکه باباو مامانش بفهمن٬ توی افق محو شم. مدیونی فکر کنی سادیسم دارم.

 

مورد داشتیم خیلی به خودش رسیده ولی هر کار کرده به ما نرسیده..... بعععععله

 

اعتراف میکنم یکی از لذتبخش ترین خوابهای دوران بچگیم وقتی بود که مامانم داشت لحاف میدوخت و من وسط اون لحاف قرمز رنگ خوابم میبرد.

 

بیاین صادقانه اعتراف کنید اولین بار کلمه “بالاخره” رو چطوری خوندین؟

 

اعتراف میکنم یکی ازفانتزی های کودکیم این بودکه فقط یه بارجای سیندرلا باشم.
یادم به خاطراین موضوع کلی گریه کردم وچندروزغذانخوردم وبعدم باخداقهرکردم.
چیه خوبچه بودم...

 

اعتراف میکنم من تا پارسال فک میکردم بن لادن دختره وقتی فهمیدم رفتم تست iq دادم

 

اعتراف میکنم که دختر ۶. ۵ ساله ام، امروز بهم میگفت :باباییییی....
اگه درس بخونم دانشگاه برم، اجازه میدی نونوا بشم، برم خمیر گرد کنم؟!
میگم آره بابایی! بشرطیکه فقط بهم‌بگی تو و مامانت کی و کجا رنگ نونوایی رو دیدین؟!:-\

 

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم، با کمترین امکانات (یه توپ پلاستیکی) تو پذیرایی خونمون یه لیگ ۱۴ تیمی رو بصورت رفت و برگشت برگزار میکردم. تمام بازیکنا و حتی گزارشگرم خودم بودم. بازیام همه پرگل بود در حد لالیگا!!
همچین بچه ی مستعدی بودم منD;

 

بیاین اعتراف کنیم هممون برای یه بارم که شده سعی کردیم یه پفک رو یواشکی وبی سروصدابخوریم!

 

اعتراف میکنم وقتی خودم یه گودزیلا بودم برادرم حواسش نبود منم فلفل ریختم تو نون و پنیرش!!! البته چیزیم نشد فقط شب همون روز مشغول پانسمان دستم بودیم!!!!

 

اعتراف میکنم که تا حالا به چیزى اعتراف نکردم ولى حالابراى اولین بار باید اعتراف کنم که تا حالا سایتى به قشنگى و باحالى جملک ندیدم و نخواهم دید با این که جملکم رو نمیزاره ولى بازم دوسش دارم بععععععلهههه ما اینیم دیگه...

 

اعتراف میکنم تا چند وقت پیش فک میکردم پاراگوئه کشوریه که توش معلولین اروگوئه زندگی مکنن ^_^
(پارا یعنی معلول)

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
به آوا خوش آمدید.کد آهنگ وبلاگ
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 515
  • کل نظرات : 139
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 28
  • آی پی امروز : 62
  • آی پی دیروز : 59
  • بازدید امروز : 424
  • باردید دیروز : 160
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,513
  • بازدید ماه : 5,943
  • بازدید سال : 24,828
  • بازدید کلی : 265,176