اعتراف میکنم وقتی بچه بودم هواشناسی که میگفت احتمال وقوع سیل فکر میکردم ۲ یا ۳ متر آب جمع میشه بعد من میتونم برم تو کوچه شنا، طبیعتا این اتفاق نمی افتد و عمع ی آقای هواشناس جورشو میکشید.
نخند بچه بودم
به نام خدا... اعتراف می کنم، مخاطب خاص داشتم مشکل تکلم داشت یه جمله رو نمیتونست تنهایی بگه، با فرهنگ نامه فارسی، سر قراراش میومد.. تخم کفتر بهش دادم... پر زد و رفت...
شماره شناسنامه بابام ۲۱۰
من بچه که بودم فکر میکردم بابام دویستو دهمین آدمیه که تو جهان بدنیا اومده
تازه این ک چیزی نیس مال عموم ۱
اون بدبختُ که دیگه فکر میکردم حضرت آدم!!!
مامانم داره به مرغ مینامون یاد میده رو تخته پی پی کنه و بقیه جاهارو کثیف نکنه، اونوقت من تا ۸سالگی شب ادراری داشتم یه دکتر نبردنم....
اﻋﺘﺮاﻑ ﻣﻴﻜﻨﻢ اﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﻪ ﺧﺎﺻﻢ ﺩﺳﺘﻤﺎ ﮔﺮﻓﺖ ﺣﺎﻟﻪ ﻛﻮﺯﺗﺎ ﺩاﺷﺘﻢ ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻪ ﮊاﻥ ﻭاﮊاﻥ ﺑﻮﺩ.
زندگی دانشجویی یعنی :با مایع ظرفشوئی هم
دست و صورتت رو بشوری، هم لباساتو
گاهی هم ظرف ها رو! دندون رو هنوز امتحان نکردم!!؟؟
واقعى
حدودا۵سالم بودرفتیم آرایشگاه مامانم وخاهرم هرکارىخاستن کردن شد۷۷۰۰! مامانمم یهوب۷ آرایشگره گفت اندازه ۳۰۰تومنم موهااینوکوتاه کن...
باورنمیشه خانراده واقعیم نباشن ولى چرامن ازسه سالگى به بعدعکس دارم؟
سر میز شام گوشیم زنگ خورد اومدم بیزی کنم اشتباهی زدم رو بلند گو
دوسدخترم :سلام عزییزم :@
مامانم :ای کوفت ورپریده :|
بابام :معلومه چرا زن نمیگیره. قرتی من ۳۰ سال با مامانت زندگی کردم یه بار از این سلاما بهم نکرد
داداشم :جون! خواهرم داره این؟!
دیروز گودزیلامون ازم خواس براش خروس بکشم اغا کشیدم اونم چه خروسی دیدم یه نموره غیرعادی میزنه ها ولی فک کردم مشکل از نقاشیمه تا اینکه گورزیلا صداش دراومد خاله این چه خردسیه چرا ۴ تا پا داره
من :- (
گودزیلامون o_O
یکی ازدغدغهای بچگیم این بودک مگه نمیگن انسان جزپستاندارانه ینی مرداهم جزپستانداران بحساب میان؟ اخه اونان پستاندارن ن بچه ب دنیا میارن ن ب بچهاشون شیرمیدن. مگه ایناویژگی پستانداران نیست؟ اگه مرداجزپستانداران نیستن پ عضوکدوم گروه جانوران هستن؟
برنامه ى غذایى ما قبل از گرفتن سبدکالا:
نیم رو / دورو / سه رو / پررو / کم رو / بى رو / رودررو/...
دیگه خودت حسابشو بکن!!!!!!
یه سوال داشتم میخواستم بدونم من بچه بودم فکر میکردم اخررنگین کمان به گنج میرسه یاشماهام همین فکرروداشتین؟؟؟
تجربه پلیس شناسی میگه:
به هیچ سمند سفیدی توجاده اعتماد نکن!!!
اعتراف میکنم یروز در یخچال رو باز کردم
یه پشه در حالی که داشت فحش میداد ازش خارج شد!:|
یخچاله ماداریم؟؟
عاقامن اعتراف میکنم ازبچگی تاحالایکی ازفانتزیام اینه که توسفردریایی کشتیمون غرق بشه وفقط من ویک دختربیوفتیم توی جزیزه متروکه!!
اعتراف میکنم بچه که بودم وقتی کسی فلاشر می زد فکر میکردم هنوز تصمیم نگرفته کدوم طرفی بره ممکنه چپ ممکنه راست!!!!
بچه فامیلمون اوقات فراغتشو با کلاس پیانو و تبلتش پرمیکنه
ما بچه بودیم با بالش خونه میساختیم یه ذره نون و آب برمیداشتیم ساعتها میرفتیم اون تو